برخلاف تصور رایج، خطاپذیری انسان نه تنها مانعی برای خلاقیت نیست، بلکه عامل مهمی در شکوفایی آن است. ما با پذیرش تصادف، شانس و انعطاف پذیری، اغلب به کشفیات و نوآوری های بزرگ دست پیدا می کنیم. الکساندر فلمینگ، کاشف پنیسیلین، این موضوع را تأیید می کند: «گاهی اوقات چیزی را پیدا میکنید که دنبالش نیستید. من زمانی که سپیده دم ۲۸ سپتامبر ۱۹۲۸ از خواب بیدار شدم، قصد نداشتم با کشف اولین آنتیبیوتیک دنیا، دنیای پزشکی را متحول کنم. بااینحال، حدس می زنم دقیقا همین کار را انجام دادم.»
در حالی که هوش مصنوعی در کارایی و قدرت محاسباتی پیشرو است، انسان ها در پردازش اطلاعات کندتر و گاهی نا کار آمد عمل می کنند. اما آنچه در سرعت کم داریم، در آزادی جبران می کنیم؛ آزادی نادیده گرفتن باور های رایج برای دنبال کردن اصالت و نوآوری.
مثالی از دنیای سرمایهگذاری: هوش مصنوعی (AI) در تحلیل و تفسیر حجم عظیمی از داده های مربوط به صنایع و شرکت ها به مراتب تواناتر از هر فردی عمل می کند و در زمان نوسانات بازار، احتمالاً واکنش منطقی تری نسبت به انسان نشان می دهد.
موفقیت در سرمایهگذاری و بسیاری از حوزه های دیگر، اغلب به تفکر غیرمتعارف و خلاف جریان غالب وابسته است. با کار آمدتر شدن ابزار های (AI) در جمع آوری اطلاعات موجود، می توان استدلال کرد که نقش شهود انسانی برای دستیابی به عملکرد برتر در بلندمدت، از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد.
وضعیت برای حرفه هایی مانند خبرنگاری نیز به همین منوال است. در حالی که هوش مصنوعی (AI) می تواند فرآیند تحقیق روزنامه نگاری را کارآمدتر کند، بازنشر بیانیه های مطبوعاتی و گردآوری داده ها افتخاری برای یک روزنامه نگار به همراه نخواهد داشت. صرف وقت حضوری اغلب برای دستیابی به ریشه های عمیق تر یک داستان ضروری است.
در اوایل سال جاری، مقاله ای در رابطه با عناصر انسانی و رفتاری هر دو حوزه سرمایهگذاری و روزنامه نگاری نوشته شد: «بهترین خبرنگاران و بهترین سرمایه گذاران اشتراکات زیادی دارند. تحمل بالا در برابر فشار، رفتار ضداجتماعی و یک ردیاب قوی برای تشخیص چرندیات.» بهعبارتدیگر، شهود انسانی همیشه در درک زمینه عمیق تر یک موقعیت، نقش اساسی ایفا خواهد کرد.
اهمیت مهارتهای نرم مانند دلسوزی، هوش هیجانی، حساسیت بین فرهنگی و تفکر استراتژیک در حال افزایش است. این مهارتها در فضایی که تحت سلطه سیستمهای هوش مصنوعی است، کمیابتر خواهند شد. رباتهای هوش مصنوعی هنوز توانایی تفسیر پویاییهای اجتماعی پیچیده را ندارند.
پژوهشگران دانشگاه بیرمنگام در آوریل، ایده نوپای «رباتیک فرهنگی» را بررسی کردند. هدف این ایده طراحی رباتهایی است که بتوانند زمینه فرهنگی فردی را که با او صحبت میکنند، در نظر بگیرند و رفتار خود را بر اساس آن تنظیم کنند.
هوش مصنوعی (AI) در حال حاضر با داده های موجود در اینترنت آموزش داده می شود، به این معنی که اطلاعات را از دیدگاهی مغرضانه (و با محدودیت فرهنگی) دریافت می کند. دکتر «ورد شوارتز»، استادیار علوم کامپیوتر در دانشگاه بریتیش کلمبیا، اشاره می کند که «از آنجایی که اینترنت همچنان عمدتاً انگلیسی است، مدل های زبان بزرگ (LLM) عمدتاً روی متن انگلیسی آموزش داده می شوند. اکثریت قریب به اتفاق متن انگلیسی آنلاین از کاربرانی است که در ایالات متحده زندگی می کنند.»
اهمیت این موضوع در حوزهای مانند مراقبت های بهداشتی که هوش مصنوعی (AI) می تواند به طور بالقوه تغییرات بزرگی ایجاد کند، بیشتر می شود. انجمن جهانی اقتصاد در ژوئن سال پیش خاطرنشان کرد: «هوش مصنوعی (AI) از توسعه دارو و واکسن گرفته تا بهبود تشخیص و درمان پزشکی، در تمام مراحل زنجیره ارزش، مورد استفاده قرار می گیرد و کارایی کل سیستم مراقبتهای بهداشتی را افزایش می دهد.»
با وجود کارایی های فراوان هوش مصنوعی (AI) در مراقبت های بهداشتی، بخش هایی از این سیستم همچنان به روابط انسانی و حضوری وابسته اند. درک ظریف احساسات (یعنی هوش هیجانی) به متخصصان پزشکی باتجربه این امکان را می دهد تا به بیماران و خانواده هایشان آرامش بدهند. این همچنین، مؤلفهای ضروری برای ایجاد اعتماد است که برای ارتباط پزشک و بیمار حیاتی است.
مراقبت های بهداشتی تنها یکی از زمینه هایی است که در آن «مهارت های نرم» همچنان به مراتب تواناتر از (AI) هستند. با نگاهی وسیع تر، به مفاهیمی مانند هنر و خوشبختی فکر کنید. آیا هوش مصنوعی می داند که قدم زدن در سالن های وسیع موزه لوور چه حسی دارد؟ آیا هوش مصنوعی (AI) تا به حال طعم یک غذای خانگی را چشیده است؟ آیا به هیچ وجه می تواند شادی و حیرت دیدن اجرای یک راک بالاد توسط یک موسیقی دان روی صحنه جلوی هزاران طرفدار را درک کند؟
این نکته کلیدی است، زیرا مطالعات شادی را با افزایش توانایی ایجاد ایده های جدید و افزایش خلاقیت مرتبط دانستهاند. دکتر سیمونه ریتر، در یک مطالعه در سال ۲۰۱۷ دریافت که گوش داد.